۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

مجذوبیت به جامعه مدنی

خبری خواندم :
لاريجانی با طرح اين سئوال که کودتاگران پس از اين چه خواهند کرد تصريح کرد: اخيراً خاتمی حرفی زده است که قابل تأمل است، وی گفته اگر اجازه ندهند مردم تجمع داشته باشند آنها می روند هسته عمل تشکيل می دهند. سوال اين است که چه عملی است که باقی مانده آقايان انجام نداده اند، به عقيده من رويکرد جديد آنها ترور و خشونت است. يعنی آنها به همان نقطه ای رسيده اند که منافقين رسيده اند.
وی ادامه داد: منافقين بچه مسلمانانی بودند که مجذوب مارکسيسم بودند، اين جذبه آنها را به نفاق کشاند اينها هم مجذوب ليبراليسم هستند اينها مدهوش نظام سکولار هستند نتوانستند خود را نگه دارند. مسير آنها در نهايت به خشونت می رسد و اين علامت ختم کارشان است.
وی افزود: دوم خرداديها هفت،هشت ماه عمر اين ملت را تباه کردند و ملتی که در گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت دنبال کارآمدی است خود را معطل اينها نمی کند. آنها دست به انتحار سياسی زده اند،نظام بايد مدل جديدی را براي طراحی رقابت سياسی در نظر بگيرد.

آزادی در غرب یک دروغ بزرگ است!
انصافا دوستان به این سایت سر بزنند تا ببینند در برخی موضوعات به خصوص هالوکاست چه خفقانی در غرب وجود دارد. این حرف رو من یا صدا و سیما نمی زنیم بلکه کسی می گه که در آمریکا به دنیا اومده و سالها اونجا زندگی کرده!
در قسمت POLITICAL CORRECTNESS AND REVISIONISM نوشته شده که :

In our own society, in the debate over the question of political correctness, there are those who deliberately attempt to trivialize the issues. They claim that there is no real problem with freedom of speech in our society, and that all that is involved with PC are a few rules which would defend minorities from those who would hurt their feelings. There is, of course, a deeper and more serious aspect to the problem. In American society today there is a wide range of ideas and viewpoints which the mass media will not allow to be discussed openly. Even obvious facts and realities, when they are politically unacceptable, are denied and suppressed. One can learn much about the psychology and methods of the Thought Police by watching how they react when just one of their taboos is broken and Holocaust Revisionism is given a public forum.

در جامعه آمریکا امروزه حوزه وسیعی از اندیشه ها و دیدگاه ها وجود دارد که رسانه های گروهی به آنها اجازه نخواهند داد که در موردشان به صورت صریح و باز بحث شود. حتی حقایق بدیهی و مسلم، زمانی که از نظر سیاسی قابل قبول نباشد، متوقف و منع می شود.


مطالب مرتبط در این وبلاگ : هالوکاست چه رنگیه!

۱۷ نظر:

  1. سلام
    قبلا به یکی از دوستان که از روند افزایشی تنفر در جبهه سبز ناراحت بود گفتم: همیشه تاریخ و علم جامعه شناسی اثبات کرده که طیف اکثریت جامعه تند روی رو تحمل نمی کنند حالا در هر زمینه ای. طبع انسان متعادل است. من گفتم اتفاقا باید تلاش کرد جبهه سبز زودتر وارد این حیطه بشود و به آن سو سوقشان هم داد. هرچه این طیف بیشتر به خشونت و فحاشی و احساس گرایی روی بیارند. هرچه بیشتر به مقدسات دینی و فرهنگی و ملی توهین و دشمنی کنند. هرچه بیشتر به خارج مرزها متصل شوند و از آنجا تغذیه شوند. هرچه زودتر افراطی و خشن حتی دست زدن به حملات تروریست و قتل بزنند زودتر نابود خواهند شد و ما باید آنها را در این راه کمی هل هم بدهیم!! امام با گروهک منافقین از ابتدا مخالف بود گرچه در راستای اهداف سرنگونی شاه با امام هم هدف بودند اما امام هرگز به آنها چراغ سبز نشان نداد چون آگاه بود که خشونت و تند روی را جامعه بر نمی تابد. بنابراین حالا که شعور موسوی به اندازه امام نیست تا از این تند رو ها برائت بطلبد پس باید از همین حماقت او نهایت استفاده را کرد. بگزارید تندروی کنند. ما هم بحث منطقی و عقلی را ادامه می دهیم تا هم ایمان خودمان افزوده شود هم فریب خوردگان جبهه سبزی که هنوز قدری درک و عقل دارند با این روشنگری ها از مسیر غلطشان برگردند به آغوش ملت. انشاالله

    پاسخحذف
  2. با سلام
    با تشکر از حضور سبزتان
    اول در جواب مطالبتان باید عرض کنم آزادی نزدیک به مطلق را در ایران بعد از انتخابات شاهد بودیم , یک اقلیت خاص با سلاح گرم و سرد در خیابانها ول شده بودند و به هر کسی که میرسیدند تعرض میکردند , نمونه آن ندا آقا سلطان که توسط همفکرانتان به قتل رسید و ده ها شهید دیگر که توسط همین آدم های معلوم الحال بعد از انتخابات به قتل رسیدند
    اما در جواب نظرتان که در وبلاگم فرمودید , متاسفانه شما هنوز وظایف قوه مجریه را بخوبی درک نکرده اید و یا اصلا نمیفهمید , دوست عزیز میر حسین رقیب احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری بود نه رقیب رهبر در انتخابات رهبری !!!
    امروز همه از تاکتیک های شما خبر دارند پای رهبر را در هر مسئله ای وسط میکشید تا از غیرت و وطن پرستی ایرانیان استفاده کنید و بر کم کاری ها و اشتباهات خود سر پوش بگذارید, دوست عزیز همه ما پیرو قانون اساسی هستیم از بالاترین مقام که رهبر است تا پایین ترین شخص در ایران , شما هنوز قانون اساسی را بلد نیستید و نمیدانید قانون اساسی در مورد آزادی بیان , راهپیمایی , مطبوعات , بازداشتی ها و انتخابات ریاست جمهوری در ایران چه گفته است و آقایان به چه کارهایی دست میزنند !!
    سبز باشید
    ستایش

    پاسخحذف
  3. با سلام
    ما نیز پایبندی به قانون را بعد از انتخابات به خوبی شاهد بودیم و از بین رفتن اموال عمومی مانند اتوبوس و عکس گرفتن در کنار آنها را از نزدیک مشاهده کردیم.
    آزادی نزدیک به مطلق زمانی بود که شما با سیب زمینی کار هنری می کردید و رئیس جمهور قانونی که در انتخاباتی که خودتان برگزار کرده بودید به انواع روش ها تمسخر کردید و شب ها در خیابان ها شعار یک هفته دوهفته سر می دادید

    در مورد قانون اساسی و غیره که فرموده بودید احتمالا از روش های خاص برای خواندن ذهن بنده استفاده کرده اید که این گونه با قاطعیت در مورد بنده اظهار نظر کردید مانند جناب شیخ که در آخر فقط گفت من شنیده بودم.

    اگر قانون اساسی را قبول دارید چرا شعار جمهوری ایرانی را سر دادید؟ احتمالا عده ای مزدور در میان سبز ها آمده بودند که شما را خراب کنند؟ این که شد همان توهم توطئه!

    لطفا اگر می توانید در مورد پست های زیر پاسخ دهید در غیر این صورت بنده علاقه ای به بحث های بی پایه و کل کل کردن ندارم:

    تبری
    http://paradoxsabz.blogspot.com/2009/10/blog-post_08.html

    وحدت سبز
    http://paradoxsabz.blogspot.com/2009/09/blog-post_4483.html

    آیا بی تدبیری بهانه بود؟
    http://paradoxsabz.blogspot.com/2009/09/blog-post_7404.html

    پاسخحذف
  4. با سلام
    اصولا من هیچگاه با کسانی که با تعصب کورکورانه صحیت میکنند بحث نمیکنم , چون این دوستان فقط آن چیزی را که برایشان تفهیم شده بیان میکنند و در مورد سخنان خود هیچ فکری نمیکنند , دوست عزیز در مورد لینکهای مورد نظر هم باید حرف بالایی را تکرار کنم شما و همفکرانتان حرفهایی میزنید که به شما دیکته شده است و چشم به همه واقعیتها بسته اید
    سبز باشید
    ستایش

    پاسخحذف
  5. اولا من لینک شما را دیدم ولی معلوم نیست گروهی که این مطالب را نوشته اند چه کسانی هستند. حداقل من متوجه نشدم و ممنون می شم اگه شما می دونید بگین.
    1- در این مقاله گفته شده چرا طرفداران نظریه هلوکاست به شدت با مخالفان برخورد می کنند؟
    در جواب باید بگم به همون دلیل که هر کس به اسلام هم ایرادی بگیره از جانب مسلمین به توهین تعبیر می شه و اون شخص مهدورالدم می شه. این احساسی مشنرک هستش.
    2- شما به هلوکاست به بعد کشتار توجه می کنید و اصلا از خودتون نمی پرسید دلیل جمع آوری یهودیان از آلمان و مناطق اشغالی در گتوها به چه دلیل بوده؟ مسلما برای سیزده بدر نبوده و هدف دار بوده. این کشتارها فقط در یک اردوگاه نبوده و در دادگاه نورنبرگ با اعتراف (شما که به اعتراف اعتقاد دارین) یکی از فرماندهان نازی معلوم شد فقط در آشویتس 2.5 میلیون نفر کشته شده اند.
    این که در غرب کسانی مخالف هلوکاست باشن طبیعی هستش. در غرب مخالف اسلام هم زیاد هست چرا حرف اونها برای شما حجت نیست؟

    پاسخحذف
  6. "در جواب باید بگم به همون دلیل که هر کس به اسلام هم ایرادی بگیره از جانب مسلمین به توهین تعبیر می شه و اون شخص مهدورالدم می شه."

    این حرف شما رو اصلا قبول ندارم چون ایراد گرفتن با زدن حرف منطقی خیلی فرق داره خوبه خودتون می گید ایراد! حد اقل بنده کسی را مهدورالدم نمی دانم چه بسا ابن اباالعوجا که یک ماتریالیست بوده با امام صادق در خود مسجد الحرام بارها مناظره کرده اند و هیچگاه از امام کوچکترین توهینی ندید چه به رسد به...!

    در مورد کشتار هم می تونید به قسمت هالوکاست چه رنگیه و لینک کتاب مراجعه کنید و کتابی که معرفی کرده ام را داونلود کنید و بخوانید بحث های آماری خوبی راجع به جمعیت یهودیان در آن زمان کرده است. البته مطالبی هم راجع به کسی که خود یهودی است و این حادثه را افسانه می داند خواهم گذاشت.

    ما اصلا به حجت بودن این قضیه کاری نداریم بلکه به دروغ بودن آزادی کار داریم. طبیعی بودن مخالفان هالوکاست را درست فرمودید ولی به طبیعی نبودن رفتار با کسانی که معتقد به بازنگری تاریخ هالوکاست هستند اشاره ای نکردید.

    پاسخحذف
  7. سلام اگر بخواهم بسیار کوتاه نقد کنم باید بگویم وبی با منطق شما ندیده ام
    سعی می کنی حرف هایت را با منطق بگویی و...
    دوست من می تونی اون کتاب شارپ رو کخ گفتی به طور اتفاقی یافتی برایم میل کنی؟
    شما هم در مورد هر موضوعی مطلب بخاهید برایتان ارسال می کنم از ولایت تا جلال تا شریعتی تا نسبی گرایی و هر مبحث دیگری
    majidhajy@yahoo.com

    پاسخحذف
  8. ابن اباالعوجا در زمان حکام عباسی بوده و نه امروز. امام جعفر صادق قدرتی رسمی برای مجازات ایشان نداشتند. آیا هاشم آغاجری هم به اسلام توهین کرده بود که نزدیک بود اعدام شود؟
    فرض کنید من به وجود امام زمان اعتقاد نداشته باشم آیا در یک روزنامه یا حتی وبلاگ با ذکر اسم واقعی می توانم در این مورد فقط نظرم را بگویم و درخواست یک تحقیق بدهم؟
    آمارهای راجع به یهودیان از چه منبعی به دست آمده؟
    از همان منابعی که ادعا کردند در 11 سپتامبر هیچ یهودی کشته نشده؟
    نکته ای که دقت نمی کنید این است که درست است انکار (نه تحقیق) هولوکاست در بعضی (تاکید می کنم بعضی نه همه) از کشورها جرم است اما این قوانین غیر قابل تغییر نیست. بسته به درخواست عمومی می توان در این قوانین تجدید نظر کرد. آیا قوانین ما هم قابل تغییر هستند؟ مثلا می شود تصور کرد روزی کسی برای انکار یا تحقیق در مورد امام زمان اعدام نشود؟
    بعد هم مجازات انکار هولوکاست چیست؟ من فکر نمی کنم بیشتر از 3 سال زندان یا جریمه باشد البته مطمئن نیستم اگر شما می دانید ممنون می شوم بگویید.
    آیا مثلا من که شیعه زاده هستم امام زمان را خیلی محترمانه انکار کنم چه چیزی در انتظار من است.
    اگر کمتر از ارتداد و اعدام است شما بگویید.
    آزادی در غرب هرجند مطلق نیست ولی حداکثری است. در هیچ کجای دنیا آزادی مطلق وجود ندارد و اساسا آزادی مطلق مفهومی ندارد.
    مصادیق آزادی د غرب توسط قانون عرفی تعیین می شود که صد البته در صورت لزوم قابل تغییر هستند.

    پاسخحذف
  9. "ابن اباالعوجا در زمان حکام عباسی بوده و نه امروز. امام جعفر صادق قدرتی رسمی برای مجازات ایشان نداشتند."

    منظورتان این است که اگر ایشان قدرت رسمی داشتند این کار را می کردند؟ مگر پیامبر اسلام تمام کفار بت پرست را مجازات کردند؟ بعد از تشکیل حکومت اسلامی نیز آنها به دین خود بودند برخورد فقط با کسانی است که عناد داشتند و توطئه می کردند. امام برای هدایت آمده نه برای دادن حکم ارتداد به این و آن.
    تو برای وصل کردن آمدی / نی برای فصل کردن

    البته موضوعی که مطرح کردید مربوط به حکم ارتداد می شود که انواع و اقسام مختلف دارد و شرایط گوناگونی هم دارد.
    بنده نیز از حکمی که قرار بود به اقای آقاجری(که آخر معلوم نشد اسم ایشان آقاجری است یا آغاجری) داده شود ناراحت هستم چرا که می شد در محیط علمی پاسخ ایشان را داد و نیازی به جنجال و بزرگ کردن طرف نبود.
    مساله ای که می فرمایید زمانی است که شخصی در جامعه اسلامی تصمیم به تبلیغ عقاید مخالف اسلام کند در غیر این صورت هر کس با هر عقیده ای که باشد کسی حق تفتیش عقاید او را ندارد.

    از شما دعوت می کنم آخرین کامت خود را یک بار دیگر مطالعه بفرمایید. از امام صادق و آقاجری و امام زمان شروع کردید بعد از منابع آماری پرسیدید بعد دوباره به ارتداد و امام زمان مصادیق آزادی در غرب رسیدید! به نظر شما پاسخ دادن به این همه سوال با ربط و بی ربط آن هم درقسمت کامت های وبلاگ کار آسانی است؟ بگذریم از این که سوال کردن های پی در پی چه بسا ساده تر از دادن پاسخ های کامل و بی نقص است.

    پاسخحذف
  10. شما می گویید وقتی شخصی در جامعه اسلامی تصمیم به تبلیع عقاید مختلف اسلام کند. خوب هر کس که به دین ایرادی بگیرد می شود تبلیغ عقاید مخالف اسلام.
    خوب غربیها هم به انکار هولوکاست می گویند تبلیغ نژادپرستی و ضد یهود.
    تمام منظور من هم همین است. شما از غرب به دلیل چیزی ایراد می گیرید که در اسلام هم همانگونه و شدیدتر برخورد می کنید.
    شما فقط به یک سوال من جواب بدهید.
    فرض کنید من قصد دارم وجود امام زمان را خیلی محترمانه انکار کنم و تقاضای تحقیق در این زمینه را بدهم. تحت چه شرایطی باید این کار را بکنم که فردای آن روز سرم روی تنم باشد؟ چگونه این کار را بکنم؟
    فقط به همین سوال جواب دهید.

    پاسخحذف
  11. برخی از دوستان به نظر خود روشنفکر که احساس می کنند در واقع نوعی همه چیز دان هستند بسیار رشد گسترده ای داشته اند این اواخر. و این مشکل مانند ویروس آنفولانزای خوکی در حال پخش میان هم جنسانشان است. این دوستان عزیز همان طور که پیشتر گفتم در ظاهر معقولند ولی کمی که به گفتارشان دقت کنید متوجه خاموش بودن قوه درک و منطقشان خواهید شد. این دوستان قبل از همه چیز اول فرض را بر صحت "هولوکاست،آزادی در غرب،بر حق بودن اسرائیل،همه چیز تمام بودن جوامع حقوق بشری غربی و ..." و کذب بودن "اسلام،دین،قرآن،رهبر،جمهوری اسلامی،شهدا جنگ،دفاع بر حق فلسطینیان،پیروزی احمدی نزاد در انتخابات و ..." قرار داده و سپس به بحث و مناظره و تقلا برخاسته اند تا با چنگ و دندان از در و دیوار بکنند و بگویند بله اینطور است! من مانده ام اینها اصلا چه جور خلقتی دارند!؟ قدیمی ها گفته اند فلانی پستان ننه اش را هم گاز می گیرد ما خیال کردیم جوک است. کامنت من در راستای پاسخ به کسی نبود فقط قصد دارم دست کم خود اینها ببینند چگونه نگاه می کنند. اینکه کسی روشنفکر است یعنی مثلا گرچه بسیار به پدرش عشق می ورزد ولی اگر روزی دانست پدرش خطایی هم کرده بتواند آن را بپذیرد. اما اینها روشنفکری را با اساسا قتل پدر یکی دانسته اند! گویا کسی که بخواهد ثابت کند روشنفکر است امروزه اول باید چندتا فحش نثار رهبر و انقلاب و دولت و این اواخر اسلام و دین بکند تا تازه بشود با او نشست سر صحبت!

    دوست عزیز اینها نامش روشنفکری نیست در روانشناسی فروید به اینکار "والد گریزی" می گویند.

    پاسخحذف
  12. با سلام
    "فرض کنید من قصد دارم وجود امام زمان را خیلی محترمانه انکار کنم و تقاضای تحقیق در این زمینه را بدهم. تحت چه شرایطی باید این کار را بکنم که فردای آن روز سرم روی تنم باشد؟"

    لطفا نوشته خود را یک بار دیگر مطالعه بفرمایید. شما قبل از تحقیق خواهان انکار امام هستید؟ یعنی قصاص قبل از محاکمه! چطور شما در وبلاگ خود به کتاب های استاد مطهری می گویید این کتابها به درد کسانی می خورد که از قبل همه چیز را پذیرفته باشند در صورتی که خود دقیقا همان کاری را می کنید که ظاهرا بقیه می کنند و بد است؟!!!

    درضمن بنده به طور کامل متوجه منظور شما نشدم ؛ انکار وجود امام زمان به چه صورت ؟ منظور شما اصل امامت است؟ یا وجود خود ایشان که بنا به عقاید اهل سنت ایشان هنوز به دنیا نیامده اند. یا به عقیده بهاییت امام زمان همان باب است! منظورتان را کامل بفرمایید چون اعتقاد به منجی در تمام ادیان ذکر شده و اینکه مهدی موعود خواهد آمد در بین تمام فرق اسلامی مشترک است.

    بازهم من نمی دانم منظور شما از دادن تقاضای تحقیق چیست؟ چون نمی دانم که شما در چه جایگاهی هستید و از چه کسی می خواهید تقاضای تحقیق کنید. همچنین اگر قرار بود به خاطر انکار وجود امام عصر کسی سر از تنش جدا شود که الان در ایران نباید هیچ اهل سنتی وجود داشت.

    بنده تصور می کنم شما از نگاه بالا و غرور به عقاید مذهبی نگاه می کنید. خواهش می کنم اینگونه نباشید! عقاید ما با طالبان انفجاری تفاوت دارد اول از همه ما ایرانی هستیم و در شهر و مثل یک آدم متمدن زندگی می کنیم در ضمن دوستان وبلاگی داریم که همیشه شعار آزادی اندیشه و احترام به عقاید دیگران را سر می دهند.

    ما از اینکه دیگران در منابع شیعه تحقیق کنند خوشحال می شویم. هر وقت دیدید ما اجازه تحقیق به کسی در رابطه با عقایدمان را ندادیم بدانید که عقاید ما نیز مانند هالوکاست افسانه است.(گرچه حوادث تاریخی چون هالوکاست باید با حوادث تاریخی اسلام مقایسه شود نه با مسايل تئوریک آن)

    پاسخحذف
  13. اولا ممنون از توهین های آقای نصیری. واقعا این توهین ها منطقی بود!!!
    شما حتی تحمل یک سوال مودبانه را ندارید و وقتی سوال کنیم می گویید پستان ننه اش را گاز می گیرد.
    من نگفتم خودم تقاضا بدهم منظور من, من نوعی است.
    فرض کنید یک استاد دانشگاه مثل آقای احمدی نژاد تقاضای تحقیق در مورد وجود امام زمان را بدهد.(یعنی اینکه این آقا اصلا وجود دارد یا نه؟)
    در مورد هلوکاست هم آقای احمدی نژاد ابتدا در سخنرانی در توده مردم این فاجعه را افسانه خواندند بعد وقتی مقابل غربی ها قرار گرفتند گفتند سوال بود!!!
    سوال من بسیار ساده بود نمی دانم چرا این قدر قضیه را می پیچانید و از جواب طفره می روید؟
    سر سنی را نمی شود برید چون نه شیعه زاده هستند و نه شیعه شده اند که بعد از شیعه خارج شوند.
    شما بد نیست نگاهی به احکام ارتداد بکنی.
    حالا می توانید 10 سطر جواب بنویسید و 9 سطر آن را توهین کنید و در سطر آخر هم با یک سوال تمام کنید و آخر هم جواب ندهید. همان روش همیشگی.

    پاسخحذف
  14. یکی سر چهار راه ایستاده بود و داشت مردم را نگاه می کرد. یهو داد زد "هوو الاغ!" یکدفعه سه نفر روشان را برگرداندند. دو نفرشان زود سرشان را برگرداندند و رفتند ولی سومی با اعصبانیت آمد تا یقه طرف را بگیرد!! حالا پیدا کنید پرتقال فروش را! :)

    نمی دانم این دوست عزیز ما در مریخ زندگی می کند یا ایالات متحده!؟ بعید میدانم ایرانی یا لااقل تهرانی باشد. اگر هم هست احتمالا مشکلاتی دارد یا برخی ناتوانایی های خاص! والله دوست من بنده به شخصه از وقتی که خودم را شناختم در تاکسی، اتوبوس،مینی بوس،بقالی،چقالی و ... از فحش و ناسزای آبکشیده به رهبر و خمینی و شهدا و دولت و انقلاب و دین و خدا و پیغمبر و غیره تا فحش های مربوط به بخش پایین تنه ریز و درشت شنیده ایم.
    در دانشگاه ما انجمن اسلامی علنا بر روی برد مارکسیسم و سکولاریسم و اصول لائیک آموزش میده. در کلاسهای دانشگاه اساتید به گوشه و کنایه در اصطلاح عوام "خوار و مادر" نظام و ارزشهای اسلامی را به در و دیوار می مالند. گویا شما روزنامه هم نمی خوانی تا ببینی از هر 10 تا روزنامه دست کم 4 تای آنها مسخره یا توهینی به دین و نظام و آخوند و بسیجی و امام زمان نکنند.
    مثال بارزش هم در جلوی چشم شماست. بنده در ترم دوم تحصیل در دانشگاه یک تحثیق گسترده و مفصل انجام دادم که انصافا هم برایش زحمت کشیدم و از دیگر دروسم زدم. در سطر سطرش نقد و کنایه بود که نثار دین شد. از صفر شروع کردم و تا بطلان کامل امامت تمام ائمه شیعه و زیر سوال بردن امام علی و نسبت دادن مالی خولیا و بیماریهای توهم طبق کتب روانشناسی به پیغمبر و وحی الهی تا به لجن کشیدن فهم و شعور آنهایی که انقلاب کرده یا شهید شدند و تا حتی بحث تشکیک در برهانهای وجود خدا پیش رفتم. در حضور نزدیک به 100 نفر که اتفاقا هر سوالی که استاد گرامی از بنده کردند به تفصیل جواب دادم و ایشان را حتی مسخره هم کردم و در آخر استاد که مثل لبو قرمز شده بود خاموش شد و تمام سالن هم من را به شدت تشویق کردند!
    امروز نه از دانشگاه اخراج شدم و نه سرم از تنم جدا شد. صحیح و سالم و ضمنا با ایمانی قوی تر نسبت به قبل.
    دوست عزیز قبل از اینکه کنار حوض بایستی و با هزار و یک دلیل بخواهی ثابت کنی که در حوض آب نیست اول انگشتت را در حوض فرو کن بعد بیا با هم صحبت کنیم.

    تحقیق کردن درستی گفته های بنده هم کار سختی نیست. دوست داشتی بیا دانشگاه در خدمت باشیم.:)

    پاسخحذف
  15. تحقیق یعنی چه؟ یعنی که ما در مورد یک موضوع همیشه به یک جواب برسیم؟ اگر این است که بله شما همه محقق هستید.
    تحقیق یعنی من تضمین داشته باشم که اگر به نتیجه ای غیر از شما رسیدم سلامتی و امنیت من محفوظ باشد.
    شما اگر این امنیت را داشتید که مثلا اگر به این نتیجه رسیدید که پیامبر مالیخولیایی است کسی متعرض شما نشود این اسمش تحقیق بود.
    ببخشید شما اصلا می دانید ارتداد یعنی چه؟ احکام آنرا می دانید؟ مگر در ارتداد برای محقق استثنا قائل شده اند.
    این که می گویید بیا دانشگاه در خدمت باشیم مرا به یاد محسن روح الامینی می اندازد که چه گونه به اعتراضش جواب دادید.
    نه برادر من به خدمت از مدل شما نیازی ندارم ارزانی خودتان!!!
    آشنایی با سکولاریسم آن هم با سانسور و تحریف به سبک شما و به دلخواه عقاید شما با تبلیغ سکولاریسم واقعی زمین تا آسمان فرق دارد.
    بعد هم کدام روزنامه به امام زمان توهین کرد؟ چرا داستان می گویید؟ مگر این که فکر کنید محمودجان همان امام زمان است و یا انتقاد به ایشان توهین به امام زمان.
    این که شما می گویید تحقیق نیست تایید با قدری سوال است تا کمی پیاز داغش زیاد شود.

    پاسخحذف
  16. یک مطلب را اضافه کنم
    بین فحش دادن مردم کوچه و بازار و اعلام رسمی یک مطلب زمین تا آسمان فرق هستش.
    فرض کنید شما حرفی را در خیابان و میان دوستانتان می زنید. تا اینجا کسی نمی تونه شما را با دادگاه بیاره چون این صحبت رسمیتی نداره. ولی وقتی همون را در روزنامه نوشتی یا پاش را امضا کردی در برابرش مسئول می شی.
    همین طور وقتی تو روزنامه بگی موضع رسمی کشور نیست ولی وقتی رییس جمهور بگه می شه موضع رسمی کشور.
    پس فحاشی مردم کوچه و خیابان را با تحقیق یکی نکنید.
    تحقیق را هم با تایید یکی نکنید.
    شما هم اگر مثلا تحقیق کردی جهت دار و هدف دار بوده. هدف شما این بوده که بفهمی چرا این موضوع درسته؟ این خیلی فرق داره با این که بپرسی آیا درسته یا نه؟
    شما آزمایش کن. بیا تظاهر کن که در اسلام تحقیق کردی و به این نتیجه رسیدی دیگه مسلمون نباشی(فقط تظاهر کن) و این را رسما اعلام کن.
    اگه بعدش زنده بودی من خودم میام و با همون سنگ پا بکوب تو مغزم. هر چی هم خواستی منو به الاغ که قربونش برم این هم حیوان خداست تشبیه کن.

    پاسخحذف
  17. "تحقیق یعنی چه؟ یعنی که ما در مورد یک موضوع همیشه به یک جواب برسیم؟ "
    تحقیق بدین معنا هم نیست که همیشه به دو جواب برسیم!

    "ببخشید شما اصلا می دانید ارتداد یعنی چه؟ احکام آنرا می دانید؟ مگر در ارتداد برای محقق استثنا قائل شده اند."

    وقتی می گویم کمی غرور دارید به دلیل نوشتن چنین جملاتی است.
    بله بنده راجع به این موضوع تحقیق کرده ام آیا شما تا به حال کسی را ندیده اید که دینش را با تحقیق انتخاب کند؟ این مشکل شماست یا من؟

    !!!در ضمن باید به اطلاع حضرت عالی برسانم که بله در دین مبین اسلام در مورد محقق استثنا قايل شده است.!!!

    گرچه قصد داشتم پستی با موضوع دیگر داشته باشم ولی پست جدیدی با موضوع حکم ارتداد در جامعه اسلامی خواهم داد امیدوارم برای همه مفید باشد.

    از دوستان هم خواهش دارم نظراتشان را در پست جدید بدهند و در ادامه این پست چیزی ننویسند.

    پاسخحذف