بنده متوجه نمی شوم که تساوی دو تیم استقلال و پیروزی چه ارتباطی به گروه های سیاسی پیدا خواهد کرد مثلا اگر دیروز تیم استقلال یا پیروزی برنده میدان می شدند چه اتفاق خاصی رخ می داد که این رویداد را به سیاست ارتباط دهد؟ حتی اگر درگیری هم بین طرفداران اتفاق می افتاد. همه جای دنیا گاهی اوقات بین طرفداران دو تیم فوتبال درگیری ایجاد می شود که این نشان می دهد که معمولا دربین هواداران تیم ها افراد نابه هنجار اجتماعی کم نیست.
البته گروه های متصل به ضدانقلابیون سبز سعی کردند بازی به این جذابی را مشکوک جلوه دهند اما هیچ ارتباط خاصی بین سیاست و فوتبال دیده نمی شود.
در روانشناسی اصلی وجود دارد که می گوید مثلا اگر کسی مدتها به دنبال خرید یک ماشین بوده و بعد یک پراید نقره ای می خرد وقتی به خیابان می رود توجهش بیشتر به پرایدهای نقره ای جلب می شود انگار که به ناگه تعداد این نوع ماشین در سطح شهر چند برابر شده. حال حکایت عده ای است که همه چیز را در این روز ها سبز مایل به قهوه ای می بینند و همه حوادث عالم را به نفع خود برداشت می کنند.
درحالی که دیروز در ورزشگاه آزادی صدای یاحسین و یا اباالفضل شنیده می شد اهالی شهر خیالی سبز این شعار را اینگونه شنیدند یا حسین میرحسین . این در حالی است که این حرف شاید با شعار فوتبال با سیاست نمی خوایم تناقض داشته باشد. این عده حرفهای افراد خودی را نیز سانسور می کنند به طور مثال مطلبی زیر را در سایت ضد دین و انقلاب و ایران بالاترین مشاهده می کنید که با رای منفی سایرین مواجه می شود:
البته گروه های متصل به ضدانقلابیون سبز سعی کردند بازی به این جذابی را مشکوک جلوه دهند اما هیچ ارتباط خاصی بین سیاست و فوتبال دیده نمی شود.
در روانشناسی اصلی وجود دارد که می گوید مثلا اگر کسی مدتها به دنبال خرید یک ماشین بوده و بعد یک پراید نقره ای می خرد وقتی به خیابان می رود توجهش بیشتر به پرایدهای نقره ای جلب می شود انگار که به ناگه تعداد این نوع ماشین در سطح شهر چند برابر شده. حال حکایت عده ای است که همه چیز را در این روز ها سبز مایل به قهوه ای می بینند و همه حوادث عالم را به نفع خود برداشت می کنند.
درحالی که دیروز در ورزشگاه آزادی صدای یاحسین و یا اباالفضل شنیده می شد اهالی شهر خیالی سبز این شعار را اینگونه شنیدند یا حسین میرحسین . این در حالی است که این حرف شاید با شعار فوتبال با سیاست نمی خوایم تناقض داشته باشد. این عده حرفهای افراد خودی را نیز سانسور می کنند به طور مثال مطلبی زیر را در سایت ضد دین و انقلاب و ایران بالاترین مشاهده می کنید که با رای منفی سایرین مواجه می شود:
هر چند این رفتار سبز ها را شاید بتوان با رفتار کسانی که به تئوری توطئه (Conspiracy theory) معتقدند نیز مقایسه کرد.
"به هر نظریهای که یک واقعه را توسط نقشه سری گروهی دسیسه گر (عموماً قدرتمند) توضیح میکند، اطلاق میشود.در تعریفی دیگر، تئوری توطئه عبارت است از نداشتن اعتقاد یا باورنکردن شکل ظاهری رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.
تئوری توطئه در شکل حاد آن بیانگر این است که تمامی بدبختیهای عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولا پنهان است. در بیان این مفهوم گفته میشود گروههای کوچک و تیزهوشی دارای امکانات سیاسی، مالی، نظامی، روانی و علمی در پی تمام حوداث خوب و بد این دنیا هستند.برخی از افراد معتقد هستند هیچ اتفاق سیاسی مالی و اقتصادی در این دنیا بدون دلیل پشتپرده اتفاق نمیافتد بلکه همواره افرادی در پس پردههای اینگونه رخدادها هستند که اینگونه مسائل را هدایت میکنند."
"به هر نظریهای که یک واقعه را توسط نقشه سری گروهی دسیسه گر (عموماً قدرتمند) توضیح میکند، اطلاق میشود.در تعریفی دیگر، تئوری توطئه عبارت است از نداشتن اعتقاد یا باورنکردن شکل ظاهری رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.
تئوری توطئه در شکل حاد آن بیانگر این است که تمامی بدبختیهای عالم در پی اعمال گروهی از افراد پرنفوذ و معمولا پنهان است. در بیان این مفهوم گفته میشود گروههای کوچک و تیزهوشی دارای امکانات سیاسی، مالی، نظامی، روانی و علمی در پی تمام حوداث خوب و بد این دنیا هستند.برخی از افراد معتقد هستند هیچ اتفاق سیاسی مالی و اقتصادی در این دنیا بدون دلیل پشتپرده اتفاق نمیافتد بلکه همواره افرادی در پس پردههای اینگونه رخدادها هستند که اینگونه مسائل را هدایت میکنند."
اگر دقت کرده باشید تغییر محسوسی در سبزها بوجود آمده. اولا تعداد زیادی از مردم غیر سیاسی که حوالی انتخابات جوگیر شده بودند ولی عملا هیچ علاقه ای به سیاست ندارند دیگر در این جبهه حضور ندارند. از طرفی بسیاری از افراد با فکر هم که خیال می کردند موسوی مرد شماره یک ایران است هم بعد از این ماجراها جدا شدند. و همچنین بسیاری از افراد ساده و معمولی که از ترس یا مسائل دیگر تمایل به همراهی علنی را از دست داده اند و همچنین عده ای که خسته شدند.
پاسخحذفاما از سویی تعدادی هم به این گروه اضافه شده. از افرادی که مثلا به کروبی رای دادند یا اصلا رای ندادند. اوباش و ضد انقلاب ها یا ضد دین و مذهب ها و عده ای جوان جویای نام و هیجان. اتفاقا این امر باعث شده با توجه به زندانی کردن تئوریسین های اصلاحات و قطع شدن خوراک فکری این طیف سبز به سرعت به سمت هیجانی شدن،افراطی گری،پرخاش و آشوب روی بیارند که باعث میشه کم کم به عنوان طیف تند رو از بستر آرام جامعه رانده بشوند. به تدریج تجمعاتشان کم و ناچار خود را در بستر تجمعات دیگران مثل انگل وارد می کنند تا تمام فضا را به نفع خود اعلام کنند مثل روز قدس و نماز جمعه یا استادیوم. البته بعد از افتضاح قطع برق در ساعت 9 و برنامه دیشب استادیوم معلوم شده که اوضاع اصلا بر وفق مراد نیست!
موسوي و كروبي زيربيرق كسي رفتندكه خون به دل امام كرد
پاسخحذف«مگر مي شود با تابلوي خط امامي بودن، زير بيرق كسي رفت كه خون به دل امام كرد و كار را به جايي رساند كه پيرمراد ملت از خدا طلب مرگ كرد؟ مگر مي شود شعار خط امام را فرياد زد و دست خط امام را ناديده گرفت...؟؟